فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Growing Pains

ˈɡroʊɪŋˈpeɪnz ˈɡrəʊɪŋpeɪnz

معنی و نمونه‌جمله

plural preposition

آلام رشدی، مشکلات، فشار

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری

The company is going through its growing pains.

شرکت با مسائل اولیه دوران رشد مواجه است.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد growing pains

  1. noun adolescent pain
    Synonyms:
    awkward age

ارجاع به لغت growing pains

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «growing pains» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۸ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/growing pains

لغات نزدیک growing pains

پیشنهاد بهبود معانی